بنیتابنیتا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

بنیتای دلبند مامان سارا و بابا شاهین

خاطرات دوران جنینی

1391/3/28 15:42
593 بازدید
اشتراک گذاری

مامان و بابا اواسط ماه ششم بارداری رفتن خرید سیسمونی برای دختر عزیزشون.مامان افی وبابا محمود می خواستن لوازم برای تو بخرن البته با سلیقه مامان و بابا که هرچی دوست دارن برای تو بخرن.مامان و بابا تصمیم گرفتن که رو یکی از دیوارهای اتاقت طرح پرنسس بزنن.اول نقاشی رو کشیدنوبعد رنگ امیزی کردن و در اخر هم استیکرهای پرنسس رو چسبوندن و بقیه دیوارها رو کرم کردن همراه با موکت کرم و پرده صورتی و تخت و کمد رنگ چوب.خیلی اتاقت خوشگل شد.دیگه همش تا نزدیکهای زایمان میرفتیم یک چیز جدید برات میخریدیم.مامان هیچ سفری نرفت فقط گاهی با خاله ازاده که اونم نی نی تو راه داشت بیرون میرفتن و بیشتر وقتهایی که با باباومامان افی و بابا محمود بیرون میرفتن بیشتر دنبال خرید برای تو بودن.

اولین کسی که بهت هدیه داد خاله کتی بود که وقتی من 3 ماهه حامله بودم از مالزی اومد ایران و برای تو 2 تا بادی خوشگل اورده بود.

اباق بنیتا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)