پنج ماهگی
الان میتونی چیزهای سبک رو دستت بگیری و فوری هرچی که باشه میکنی تو دهنت.غلت میزنی از این طرف برمیگردی به اون طرف.حواست خیلی به اطرافته و همش هرجا که باشی دوست داری یک چیزی رو بگیری.
داریم به اولین عید زندگیت نزدیک میشیم مامانی.امسال دیگه به جای ما همه منتظر تو هستن.
با خاله سوگل هم خوب ارتباط میگیری و دوست داری بری بغلش.اینجا هم اون برات این تل رو خریده و زده.
٢٥ اسفند عروسی نسیم بود که اولین عروسی بود که تو شرکت کردی.پارسیا هم اومده بود.چون سالن سرد بود وقتی شما دوتا خوابتون برد حسابی روتون رو پوشونده بودیم.قبل از اون چندبار بهت یک کوچولو موز داده بودم اما اونشب برای اولین بار بهت یک کوچولو سیب دادم.
قربونت برم که ٥ ماهه شدی
اینم یک عکس از وقتی که گریه شدید میکنی
و اینم یک عکس خوشگل تو با پوشک عسلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی